جوان آنلاین: ۱۲ ژانویه ۲۰۲۴، ایالاتمتحده و بریتانیا حملات نظامی خود را به اهداف حوثیها در یمن آغاز کردند. این حملات پاسخی بود به حملات این گروه به کشتیرانی تجاری در دریای سرخ که تجارت جهانی را مختل کرده بود. اقدامات حوثیها به طور موقت آنها را به اعضای برجستهترین ائتلاف نظامی تبدیل کرد که در پی ترور صالح العروری و سایر رهبران حماس در بیروت در تاریخ دوم ژانویه، در سراسر منطقه فعالیت خود را افزایش داده بودند. پس از مرگ آنها، حسن نصرالله، فرمانده حزبالله، قسم یاد کرد انتقام بگیرد و اعلام کرد مبارزه با اسرائیل چیزی کمتر از یک «محور مقاومت» نمیطلبد. محور مقاومت دست به حمله زد. حزبالله با ۶۲ موشک پایگاه نظارت هوایی مرون اسرائیل را هدف قرار داد؛ گروه مقاومت اسلامی مستقر در عراق با پهپادهایی به پایگاههای امریکا در سوریه و عراق حمله کرد و با یک موشک کروز برد بلند شهر حیفای اسرائیل را هدف گرفت، حوثیها در دریای سرخ حمله کردند و ایران یک نفتکش را در خلیج عمان تصرف کرد. ایران، حزبالله، حوثیها و سایر اعضای این محور در حال انجام یک بازی بسیار متفاوت هستند. آنها آهسته و پیوسته در حال ایجاد ائتلافی از نیروها در سراسر یک میدان نبرد به گستره کل منطقه هستند. این روند با ایران و حزبالله آغاز شد، اما به سرعت در حال تبدیلشدن به چیزی بزرگتر از اجزای آن است. سایر اعضای این محور، شامل حوثیها در یمن، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و شبهنظامیان شیعه در عراق و سوریه میشوند. تشکیل این محور چالشی مستقیم برای نظم منطقهای است که غرب در گذر دههها در خاورمیانه ایجاد و از آن دفاع کرده است. حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر نشاندهنده توانایی و تأثیر محور مقاومت بود که فراتر از قلمرو فلسطینیها گسترده شده است و شامل لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران میشود. غرب، تهران را به عنوان مغز متفکر پشت این شبکه میبیند، اما تهران نه عروسکگردان این صحنه است و نه انسجام و نقش منطقهای این محور، تنها بازتاب دستورات ایران است.
یکی برای همه
این محور به واسطه نفرت مشترک خود از «استعمار» امریکا و اسرائیل به هم پیوند خورده و به جای آنکه خود را ابزار ایران بداند، به عنوان یک اتحاد مبتنی بر اهداف راهبردی مشترک و با روحیه «همه برای یکی و یکی برای همه» میبیند. اعضای محور معتقدند همه آنها در یک جنگ مشترک علیه اسرائیل و به طور غیرمستقیم، علیه ایالاتمتحده درگیرند. این به آن معناست که نه هشدارها و نه حملات امریکا، محور را وادار به عقبنشینی نخواهد کرد. ایالاتمتحده نخواهد توانست خود را از یک دوره خطرناک تشدید دور نگه دارد، مگر اینکه آتشباری در غزه خاموش شود، فشار بر جمعیت آن کاهش یابد و مسیری قابل اعتماد به سوی حاکمیت و خودمختاری فلسطینیها ترسیم شود.
محور مقاومت در هفتم اکتبر به وجود نیامد، پس از حمله نظامی سال ۲۰۰۳ امریکا به عراق شکل گرفت. بنیانگذار آن، نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده پیشین آن، قاسم سلیمانی، از همان ابتدا به دنبال ایجاد یک شبکه انعطافپذیر بود؛ جایی که هر جزء از محور بتواند خودکفا باشد. در روزهای آغازین، هدف اصلی محور نوپای مقاومت، شکست طرحهای ایالاتمتحده برای اشغال عراق بود. جنگ داخلی سوریه به نقطه عطفی برای محور تبدیل شد؛ زمانی که ایران، حزبالله و میلیشیاهای شیعه در عراق و سوریه علیه دشمن مشترک خود مبارزه کردند.
در طول دهه گذشته، ایران و حزبالله موشکها، پهپادها و راکتهای پیشرفتهای را در غزه، عراق، سوریه و یمن مستقر کردهاند. آنها همچنین به حماس و حوثیها آموزش دادهاند تا تسلیحات مورد نیاز خود را بسازند. موفقیت این رویکرد با توسعه و استفاده ماهرانه حماس و حوثیها از موشکها ثابت شده است. اعضای محور همچنین در زمینه ارتباطات رسانهای آموزش دیدهاند، به آنها کمک شده است کانالهای مالی خود را برپا سازند و آموختهاند چگونه از مقاومت مدنی، به ویژه در کرانه باختری پشتیبانی کنند. این شبکه به تهران کمک کرده است هدف دیرینه خود، یعنی بیرون راندن ایالاتمتحده از خاورمیانه را بیشتر به جلو ببرد.
همه برای یکی
محور مقاومت در نهایت یک اتحاد نظامی است، بنابراین اعضای آن در اتحاد باهم، قویتر هستند. گرچه حماس حمله ۷ اکتبر را طراحی و اجرا کرد، اما ایران و حزبالله بیشتر مسئول ارتقای تواناییهای حماس بودند. برای ایران و حزبالله، بازگرداندن مسئله فلسطین به کانون توجه عمومی، این مزیت را داشت که اسرائیل را در وضعیت دفاعی قرار میدهد. تهران بر این باور است که اگر اسرائیل با مسائل خودش سرگرم نباشد، با مسائل ایران سرگرم خواهد بود. با این حال، نتیجه حمله حماس، مقیاس و شدت واکنش اسرائیل، فاجعه بشری که در پی آمده و گستره توجه جهانی، همگی رخدادهایی غیرمنتظره بودند. موفقیت حمله حماس و مقیاس واکنش اسرائیل محور مقاومت را شگفتزده و در نتیجه اهداف و راهبرد خود را بازتنظیم کرد. اگرچه نه ایران و نه حزبالله خواهان یک جنگ منطقهای گستردهتر نیستند، با این حال، آنها هم به نیروهای اسرائیلی و امریکایی با پهپادها و موشکها حمله کردهاند. حوثیها نیز با اختلال در کشتیرانی در دریای سرخ به میدان آمدهاند. تمام اعضای محور در جنگ غزه شرکت کردهاند و در نتیجه، همه آنها در چشم اسرائیل و ایالاتمتحده مسئول شناخته شدهاند. این مسئله پیوندها در درون محورمقاومت را بیشتر تقویت کرده است. اکنون همه آنها به یکدیگر وابستهاند و بر جلوگیری از یک پیروزی روشن اسرائیل در غزه تأکید دارند، زیرا اگر اسرائیل به پیروزی برسد، احتمالاً دیگر اعضای محور مقاومت را هدف خواهد گرفت، ابتدا حزبالله و در نهایت ایران.
روایت دوربینهای GoPro
دوربینها در حملات ۷ اکتبر حماس، همانقدر اهمیت داشتند که سلاحهای کشنده مهم بودند. حماس با استفاده از دوربینهای گوپرو (GoPro) که روی لباس مبارزان و نیز پهپادها برای ضبط شکستن دیوار امنیتی اسرائیل نصب شده بود، شروع به انتشار ویدئوهای آماده برای شبکههای اجتماعی کرد و تنها چند ساعت پس از حمله کنترل روایت جنگ را در دست گرفت. برای اولین بار در چند دهه اخیر، مسئله فلسطین در سطح بینالمللی برجسته شده است که رهبران محور این را یک فرصت میبینند. طرح مجدد مسئله فلسطین، اسرائیل و ایالاتمتحده را منزوی کرده و انتقادات جهانی نسبت به استعمارگری شهرکنشینها، اشغالگری و آپارتاید را افزایش میدهد. اصطلاحات مذهبی پیچیدهای که دیرزمانی است بخشی از روایت ایران و حزبالله بوده، کنار گذاشته شده و به جای آن از کلمات و عبارات آشنا با لحن و ادبیات حقوق بشر و حقوق بینالملل استفاده شده است. حوثیها ویدئویی به زبان انگلیسی در شبکههای اجتماعی منتشر کردند که میگفت حرکت تمام کشتیهای تجاری مرتبط با اسرائیل یا مقصد اسرائیلی را در دریای سرخ ممنوع کردهاند. ویدئو اعلام کرد که این عملیات نظامی مطابق مفاد ماده۱ کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسلکشی انجام میشود. ویدئو با پیام «محاصره زمانی پایان مییابد که نسلکشی متوقف شود» به پایان میرسد. در همه این سه ماه گذشته، حوثیها، به ویژه با ویدئوهایی که وایرال میشود، نوعی حمایت جهانی را در میان نسل Z کسب کردهاند.
طی ۲۰ سال جنگ با تروریسم، اعضای محور مقاومت یا در سطح بینالمللی ناشناخته بودند یا صرفاً به عنوان تروریستهایی شناخته میشدند که از نفرت نسبت به غرب انگیزه میگرفتند. از ۷ اکتبر به بعد، محور توانسته است خود را با شرایط دلخواهش تعریف کند و با موفقیت، اقدامات خود را با جنبشهای ضداستعماری جهانی پیوند زند. آنها حتی موفقیتهایی را تجربه کردهاند که پیش از این غیرقابل تصور بود: این ماه، معترضان در لندن شعار دادند «یمن، یمن، ما را مفتخر کن، کشتی دیگری را برگردان.» محور مقاومت، پس از این، نه تنها در میدانهای نبرد خاورمیانه بلکه در شبکههای اجتماعی شامل اینستاگرام، تلگرام، تیکتاک و X با اسرائیل و ایالاتمتحده برای جلب توجه عمومی جهانی مبارزه میکند. در واقع، اظهارات نصرالله و آقای خامنهای نشان میدهد رهبران محور، در درازمدت نظر عمومی بینالمللی را جایزه استراتژیک مهمتری میدانند. نصرالله از این واقعیت استقبال کرده که «به لطف شبکههای اجتماعی، اکنون اسرائیل به عنوان یک کشور تروریستی قاتل کودکان شناخته میشود.» ایران و حزبالله از مدتها پیش از اهمیت قدرت نرم آگاه بودند، اما به طور تاریخی از تأثیرگذاری بر آن ناموفق بودند. با این حال، آنها این نقطه ضعف را شناسایی کرده و در دهه گذشته به ساخت یک زیرساخت رسانهای قوی و چابک پرداختند که اکنون به چندین زبان فعال است و برای چنین لحظاتی طراحی شده است. امروزه، محور مقاومت ویدئوهای روزانهای از عملیاتهای میدان نبرد منتشر میکند که شامل افکتهای آهسته برای نمایش ضربات مستقیم به سربازان و تأسیسات نظامی اسرائیلی است. این محور ویدئوهایی از حوثیها را که در کشتیهای تصرفشده در دریای سرخ میرقصند، در تیکتاک منتشر و میمهایی تولید میکند که به منظور ایجاد طرفداری جهانی برای چهرههای کلیدی محور، از جمله سخنگوی حماس ابو عبیده طراحی شدهاند.
کارزارهای نظامی و قدرت نرمی که محور مقاومت طراحی کرده است، چالشهای بیسابقهای را در منطقه برای غرب و به ویژه برای واشینگتن ایجاد میکند. اگر جنگ به زودی پایان نیابد و مسیری روشن برای دستیابی به یک توافق عادلانه برای فلسطینیان تعیین نشود، ایالاتمتحده با منطقهای روبهرو خواهد شد که سیاستهای آن بیش از پیش تحت تأثیر خشمی است که باریکه غزه را در بر گرفته است. جنگ در غزه فرصت بزرگی را برای این شبکه فراهم کرده است تا حملهای نظامی و ارتباطی را علیه غرب راهاندازی کند. جنگ اسرائیل- حماس خاورمیانه را تغییر داده است؛ خشم عمومی فراوانی برانگیخته شده است و کینه نسبت به غرب میتواند به افراطگرایی تازه و ناپایداری سیاسی دامن بزند.
فارین افرز: ۷ ژانویه
ترجمه: معاونت مطبوعاتی